بهرادبهراد، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

خاطرات پسر کوچولوی ما

روز سوم روز ورزش!!!!!

1392/5/17 10:06
1,055 بازدید
اشتراک گذاری

از اونجایی که یه بزرگی می گفت آدم دنیا دیده بهتر از دنیا ندیدست نیشخند روز سوم با تماشای اطراف شروع شد.....عینک

روز سوم

روز سوم

البته بعضی صحنه ها خنده دار بود خنده

روز سوم

اما آخرش خیلی خسته کننده بودددخمیازه

روز سوم

دیدم بهتر یکم نرمش کنم ...

روز سوم

روز سوم

و البته پایان یک روز سنگین با یک کیک قشنگ از طرف خاله کوچیکه باباییم (هی من که نه خاله دارم نهعمه گریه )

روز سوم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مسعود وخاله افسانه
17 مرداد 92 12:06
از اونجایی که ما شما رو خیییییییلی دوس داریم سعی میکنیم هر روز به وبلاگتون سر بزنیم و بزرگ شدن سد حسین(بهراد) را به نظاره بنشینیم


عمو عبدالله
17 مرداد 92 13:01
چقد دیدن ی بچه کوچولو به آدم لذت می ده. آدم مطمئن می شه خدا هنوز دوسشون داره و فرشته های کوچولو رو یکی یکی از آسمون هدیه می ده. وای که چقد خوشگله. باران بچه ها از آسمون رحمت خدا. شکر این نعمت های خدا را نمی توان بجا آورد مگه اینکه بچه ها رو جوری تربیت کنیم که خدا دوس داره. بچه ها هم اخلاقشون مثل خودمونه پس ما باید خودمونو اول تربیت کنیم.بهراد جون خوش بحالت که پدر و مادری نصیبت شده که اینقد خوبن که آدم حسودیش میشه. قدر بابا و مامانتو بدون.
محمد و زینب
22 مرداد 92 23:44
منم کیک می خوام، کیک تولدددددددددددد